همش تقصیره این وجودِ مسخرهِ خودمه!یه ذره ام نمیتونه تحمل کنه!که خاک تو سرش بااین تحملش!همه چیو به گند کشیده بااین بی عرضگیش! بعد تازه بی ارزشیشو داره باهمه چیز اثبات میکنه! اصلاقدِ کوفتم طاقت نداره!باز هم جاداره بگم که خاک توسرش بااین طاقتش!

بنظرم اونا حاله منو خوب نکردن که هیچ.

دیوونم کردن!دقیقا هرکی میگه بخاطر اونا حالش خوب شدهخب شاید داره چرت میگه شایدم واقعا حالش خوب شده و مث من احمق نیس!

آرهفقط اونایی که مث من وجودِ داغونی دارن ممکنه خوب نشنهمه که داغون نیستن!

Spring Day ام که قشنگ وصف حاله کسایی مثله ماهاست!

بیاین بکشیم بیرون ها؟

یا وابستگیه بیشتر از این حرفاس؟!

وقتی بهش فک میکنممی بینم که آره تو خیلی به فکری!با فکری!درک میکنی!راحتییه رویی!البته تو چن مورد هنوز مطمئن نیستم چونوجودت در دسترس نیست!

:|

هم کوفدِ لاو یورسلفلاو مای سلفبرو بابا!اینجا ایرانه!!!!

منم وجودم داغون!اینا هیچ کارایی ای برا کسایی مثِ من نداره.

به هرحال من سعیمو میکنم گرچه الانم فک میکنم این «من»خیلی بدبخت تر از این حرفاس!

الان مخاطبم یکی دیگس!کهوجودش کلا بی نقصه و قابل وصف و اینا نیسکه کسیم شکی ندارهمنتها من بااین خوبیات و بی ارزشیه وجودِ خودم در برابر تو عذابِ وجودی میگیرمو بازهم چون در جریان ابلهیتِ وجودم هستیمیدونی که چقد نمک نشناسم؟!آدمم نمیشم

میخای دست از امید داشتن به من بکش ها؟اینطوری بهتر نیس برات؟ولی من بااااز هم چون وجودم بی معنیه روم میشه خواهش کنم این کارو نکنی ولی چون تویی هر تصمیمی بگیری راضیم!

این وجودم هر صفتِ بدی بگی بهش میخوره!وقتایی هس که یادم میره چقد بی ارزشهولی ماشالا به لطف «فلاور»بودنش هر لحظه باکاراش یادآوری میکنه و من لازم میدونم هردفه فوش کاریه کامل رو در حقش ادا کنم

این پست هم تحفه ای بود براش ناقابل!برا اینکه«فلاور»بودن رو در حقم تکمیل کرد!

.

:/

بااااااز هم خاک تو سرت که بااین  وجودتفقط خودتو داغون نمیکنیبقیه رم داغون میکنیتا به کجا میخای پیش بری والا بااین کارات منم نمیتونم پیش بینی کنم !

حالا شما شاید بگین که مثلا چون تو فقط خودتو میبینی فک میکنی انقد تباهیتنها کسی که بتونم دنیاشو با دنیام مقایسه کنم دنیای ناشناخته ی انیسه!آرهانیس خیلی دنیاش ناشناخته اس!من هنوزم حتا بعد این چند سال اخیر که بهش نزدیک تر بودم بازم نتونستم بشناسمشهمه رفتاراشتصمیماشاخلاقش.

مژگانماونم نشناختم.ولی خیلی دوسش دارم:))خا برگردیم به مطلب:|.داشدم میگفدم.هیشکدومو نشناختم

اصلا انیس و مژ هیچیمن هیشکیو هنوز نشناختمشماها چطور بقیه رو میشناسین؟!چطور کسی ازتون میپرسه یارو رو میشناسی جواب میدین؟!

آها احتمالا با استاندارای خودتون که معمولا بین همه یکیه میسنجین

خبپس

اینطوریبازم نمیتونم انیسو بشناسماز کجا معلوم استاندارایی که تو ذهنمه واقعا استاندارد باشه.ها؟یا اصن من عینِ آدم نَشستم ببینم چقد استانداردهوقتشو ندارم خودم چی؟کارای خودم؟درگیریای ذهنیِ خودمو ول کنم ؟حالا بیست چهار ساعتم بشینم بهش فک کنمو زیر نظر بگیرمش بازم دیدی مشکل از سنجش و بررسیای من بوداز کجا معلوم من منطق دارم اصن؟!

ینی الان یکی برای آشنایی اولیه از یکی سوال میپرسه که طرفو میشناسی شما الان بااطمینان کامل پاسخ طرفو میدین؟!یا اصن مهم نیس براتون که درست میگین یا نه!یام کلا یاروعه رو کامل شناختین.من که انیسو که ازهمه بیشتر باهاش وقت میگذرونمو نمیشناسم.به نظرم نمیشه کسیو شناختنمیتونیم!

چرا شناختن کسی انقد سخته؟!یا من دارم حساسیتِ زیاد به خرج میدم؟!یا مشکل از منه یا انیس؟

آره دیگه انقد وجودم داغونه که حالا بی عرضگیشو تقصیرِ بقیه میندازهینی در این حد تباه

ولی خب ممکنه!دور از هرگونه ناپاکیِ وجودم احتمال که میشه داد.

حالا اینا هیچی

اینی که انقد دری وری گفدم هم به وجودم هم کلاشاید بخاطر فشار اتفاقات ناگوار اخیرِ زندگیم باشه که پشت سرهم برام رخ داده!

بعد ها مثلا یا قبل ترِ این سال ها شاید این فکرو داشده بودم یا خواهم داشت که متضاد فکر امروزم باشه!ولی خب چه دیروزچه فردا مهم اینه که الان نیسمن با چه مدرک و سندی همچین چیزایی رو به وجودم گفدم؟خب از همین زندگیِ رو عصابم نتیجه گرفدم دیگهاینا نشونه اساز اینا نفهمم پس از رو چی بفهمم؟

دوسه سال پیش شاید از وجودم راضی بوده باشم ولی الان نیستم چون واقعا نیستم دیگه!

این چیزایی که دارم مینویسم برا خودمم عجیبه!شما تنها نیستین!:)

شایدم برا شما عجیب نباشه!من از کجا بدونم!

این حرفا و فکرا که اومده تو سرم شاید بخاطر تغییر وجودیت یا تغییر فکری باشه!نه؟!

به هر حال هر چی که هس دوس داشدم بنویسمشون که خالی شم

مقداری خالی شدم ولی خب هنوزم احساس گناه کلِ وجودمو پر کرده.

گناه؟!

آره دیگه!کاری که بعنوان بنده اش شایسته نبوده انجام بدم

بااین وجودم انتظار دیگه ای هس واقعا؟!

من که نمیدونم چیزیکلا هیچی نمیدونم.فقط میدونم شاید امیدی وجود داشده باشه که خوب شم.خوب منظور آدمیا چمیدونمنرمال شم ها؟شایدم نرمالمنمیدونم.

الان خیلی قرو قاطی شده وجودملازم به تمیزکاریِ وجودی دارم قبل اینکه کامل به خاک بره!نمیدونم کُپِنم تموم شده یا نه ولی فک نمیکنمبرا همین فعلا و همیشه از خدا درخواست کمک دارم!برا خودم وبقیه!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ارتعاش 118 مشاغل ايران اجاره آپارتمان مبله دراهواز ، سوئیت مبله دراهواز، سوئیت روزانه دراهواز کانال اموزش فتوشاپ kpop دلنوشته برای دل Jennifer پندار مجله ای متفاوت در زمینه ی فرهنگ و هنر